امام سجاد وقتی با خدا حرف میزند خیلی عاشقانه حرف میزند. عشق و عاشقی کردن با خدا چه باشکوه و چه لذتبخش است؛ ابراز عشق به خدایی با آن همه قدرت و آن همه مهربانی و زیبائی. مناجاتی که اوج دعاهای ماه رمضان است دعایی است که ابوحمزهی ثمالی از قول امام چهارم نقل کرده است؛ طولانی است ولی آنقدر لطیف و عاشقانه است که اگر کسی معنای آن را بفهمد، گذر زمان را نمیفهمد. درست مثل صحبت هر عاشق و معشوقی که زمان را نمیفهمد و لحظهی پایان سختترین لحظههاست. در این دعا آن قدر امام سجاد راحت با خدا حرف میزند که در همان لحظه میتوان حس کرد که خدا با لبخند زیبائی آغوشش را باز کرده و "گناهکاران" را به آغوش گرمش دعوت میکند. در همه جای دعا میتوان دید که خدا لبخند مهربانانه دارد و تو را در آغوشش جا میدهد. امام سجاد میگوید: "خدایا من که نگفتم گناه نکردم. خودت و خودم بهتر از همه میدانیم که من چهقدر گناهکارم. اما هروقت گناه میکردم امید داشتم تو آن را میپوشانی. اگر میدانستم جز تو کس دیگری از گناهانم مطلع میشود که گناه نمیکردم. تو را مهربانترین میدانستم که جلوی تو گناه کردم. اما خودت میدانی همان زمان هم که گناه میکردم، وجودت را انکار نمیکردم و در عین گناه دوستت داشتم. حالا اگر قیامت به خاطر گناهانم مرا به جهنم ببری، حق داری؛ ولی همین که وارد جهنم شوم به همهی جهنمیها اعلام میکنم من خدا را دوست داشتم ولی باز هم من را به جهنمش آورده است. خدایا تو که هیچوقت به خاطر آنکه گناه میکردم نعمتهایت را از من دریغ نکردی. به هر دلیلی کمکم کردی. گناهانم را نادیده گرفتی. بدیهایم را پوشاندی. آنقدر مهربانی کردی که به جای آنکه من نگران باشم، گویا تو از من خجالت میکشی. پس مرا ببخش." این خدای مهربان و پرلطافت و پرلبخند، همان خدائی است که امروز جامعهی ما به آن نیاز دارد. امشب اولین شب قدر امسال است. شبهایی که خدا خودش دعوت کرده که در آغوشش جا بگیریم. با همهی گناهانمان اگر در این شبهای قدر که سرنوشت سال ما در آن مشخص میشود، نگاهی به درگاهش بیندازیم، حتماً لبیک مهربانانه و آغوش بازش را میبینیم. التماس دعا.